مرغ غصه
دلم خونه ، دلم خونه ، خدایا
کسی دردم نمی دونه ، خدایا
توسینه ام مرغ غصه لونه کرده
واسه ام غمنامه می خونه ، خدایا
یه روزی یه امام خوبی داشتم
که چشمام وزیر پاهاش می ذاشتم
چه شبهایی که از قاب تماشا
گلای بوسه رو عکسش می کاشتم
حالا یه سنگ سردی روبرومه
که می گه قصه ی شادی تمومه
تموم خاطرات سبز و خیسش
تو باغ زرد و خشک آرزومه
هنوزم وقتی خیلی بی قرارم
می رم عکس امام و بر می دارم
تمیزش می کنم با چفیه و اشک
اونو بر روی سینه ام می فشارم
می ذارم چفیه مو بر روی دوشم
یه عکس جیبی از آقا میارم
با سنجاق می زنم روی لباسم
توی چشمام یه دریا گریه دارم
علی عشق